loading...
شعر عاشقانه
Sajad بازدید : 163 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)


باور تلخ نبودنت...

تاوان کدامین اشتباه بود؟

تو گفتی بمان و من ماندم...

اکنون که تو رفته ای...

من در کوچه های تنهایی به انتظار برگشت تو به بی کسی

خود خیره شده ام...

و نمیدانم اخر چه خواهد شد...

میروی و من نگاهت میکنم...

تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو...

یک عمر برای گریستن وقت دارم...

اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقیست...

و شاید همین یک لحظه اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
به سایت عاشقانه لاو پلیر خوش آمدید امیداورم لحظات خوشی را در این سایت عاشقانه سپری کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره سایت لاو پلیر؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1577
  • کل نظرات : 2916
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1227
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 855
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 940
  • بازدید ماه : 1,300
  • بازدید سال : 5,947
  • بازدید کلی : 1,717,295
  • پیج رنگ سایت