loading...
شعر عاشقانه
Sajad بازدید : 439 پنجشنبه 10 بهمن 1392 نظرات (0)

آمدي و دلتنگي هايِ من رنگِ ديگر گرفت

 کلافه شد و جز تو هيچکس دوايِ حالِ

من نبود آمدي و من چشمم حتي از دورترين

فاصله به دنبالِ تو کوچه و خيابان ها

را مي گشت آمدي و شدي همان مردِ

قصه ي دخترکِ تنهايِ اين شهرِ سرد

بي آنکه باشي حتي آمدي ماندي و تمامِ من

يک صدا از هرکجا و در هر حال آنقدر

نامِ تو را بلند فرياد زد که هرکه همنامِ

تو بود خودش را جايِ تو گذاشت

به ديدارم آمد اما به چشمانم که خيره شد

تو را ديد که تمام قد در من پيدايي

 آمدي ماندي نبودي نيستي اما من ديوانه وار دارم

بودنت را رويا مي بافم . انسي نوشت

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
به سایت عاشقانه لاو پلیر خوش آمدید امیداورم لحظات خوشی را در این سایت عاشقانه سپری کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره سایت لاو پلیر؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1577
  • کل نظرات : 2916
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1227
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 579
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 664
  • بازدید ماه : 1,024
  • بازدید سال : 5,671
  • بازدید کلی : 1,717,019
  • پیج رنگ سایت