"دوستت دارم"، که به ندرت پيش ميآيد
درست بيان شود، با لکنت بيان ميشود..
.ولي برعکس عاشقتم، عين ِ نقل و نبات؛
اصولا عاشقتم خاکي و گَچيتر
از دوستت دارم است، از بس خودش
را راحت ميمالد به در و ديوار...
خيلي راحت بيان ميشود، اصلا ادا
اصولِ دوستت دارم را ندارد، گفتنش
فقط لذتبخش است...فکر کنم دوستت
دارم منطقيتر از عاشقتم است...
ما ممکن است طولِ روز هزاران بار
عاشق شويم و خبر نداشته باشيم،
ولي از ميانِ اين همه آدم فقط به يک
نفر بعدتر ميتوانيم بگوييم دوستت دارم،
آن هم زمانيست که منطقا احساس
ميکنيم که طرف را بنابر چند
دليل دوست داريم...از آنطرف شنيدنِ
عاشقتم در کمترين حالت لبخند ميآورد
و در بهترين حالت ذوق...اما شنيدنِ دوستت دارم در کمترين
حالت ذوق ميآورد و در بهترين حالت مرگ!!
عاشق شدن کارِ قلب است ، قلب هم عضوي
ست که حرفِ کسي را گوش نميدهد
و کار خودش را ميکند، ولي دوستت دارم با
حرف گوش کنترين چيزها و جاها سر و کار دارد...
آدم هميشه فکر ميکند که اول دوست
داشتن است و بعد عاشق شدن ،
ولي وقتي در مقابل عمل انجام شده
قرار ميگيرد ميبيند که عاشق شدن
ابتداييترين حالِ ممکن است،
دوست داشتن است که انتهاست ،
دوست داشتن است که اصليست، دوست داشتن
است که تعيين کنندهي نهاييست.
آي از دوست داشتن، آخ از دوست داشتن...
درست بيان شود، با لکنت بيان ميشود..
.ولي برعکس عاشقتم، عين ِ نقل و نبات؛
اصولا عاشقتم خاکي و گَچيتر
از دوستت دارم است، از بس خودش
را راحت ميمالد به در و ديوار...
خيلي راحت بيان ميشود، اصلا ادا
اصولِ دوستت دارم را ندارد، گفتنش
فقط لذتبخش است...فکر کنم دوستت
دارم منطقيتر از عاشقتم است...
ما ممکن است طولِ روز هزاران بار
عاشق شويم و خبر نداشته باشيم،
ولي از ميانِ اين همه آدم فقط به يک
نفر بعدتر ميتوانيم بگوييم دوستت دارم،
آن هم زمانيست که منطقا احساس
ميکنيم که طرف را بنابر چند
دليل دوست داريم...از آنطرف شنيدنِ
عاشقتم در کمترين حالت لبخند ميآورد
و در بهترين حالت ذوق...اما شنيدنِ دوستت دارم در کمترين
حالت ذوق ميآورد و در بهترين حالت مرگ!!
عاشق شدن کارِ قلب است ، قلب هم عضوي
ست که حرفِ کسي را گوش نميدهد
و کار خودش را ميکند، ولي دوستت دارم با
حرف گوش کنترين چيزها و جاها سر و کار دارد...
آدم هميشه فکر ميکند که اول دوست
داشتن است و بعد عاشق شدن ،
ولي وقتي در مقابل عمل انجام شده
قرار ميگيرد ميبيند که عاشق شدن
ابتداييترين حالِ ممکن است،
دوست داشتن است که انتهاست ،
دوست داشتن است که اصليست، دوست داشتن
است که تعيين کنندهي نهاييست.
آي از دوست داشتن، آخ از دوست داشتن...