چه فرقی دارد ...
حساب روز های عاشقی من به تاریخ شمسی یا قمری!؟
وقتی من تو را هر لحظه عاشق می شوم از نو ...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
گلایه | 0 | 8 | mita |
خال کنار لب تو،،، | 0 | 25 | mahdiyar66 |
کنار لب تو .. | 0 | 17 | mahdiyar66 |
درد و دل | 0 | 20 | hosein4507 |
عاشقانه | 0 | 13 | hosein4507 |
یکی بود.... | 0 | 16 | zahra20 |
خدایا.... | 0 | 27 | zahra20 |
بعضی آدما... | 0 | 32 | zahra20 |
ما ادما | 1 | 69 | er_meysam |
صید آفتاب | 0 | 58 | nnnnnn |
خزان ناگزیر | 0 | 59 | nnnnnn |
چه فرقی دارد ...
حساب روز های عاشقی من به تاریخ شمسی یا قمری!؟
وقتی من تو را هر لحظه عاشق می شوم از نو ...
نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند !
می گویند حساسیت فصلی است ...!
آری .. من به فصل فصلِ این دنیای بی تو حساسم ....
یه روز خوب ... باز هم همان کافه ی همیشه
روی همان صندلی ... پشت همان میز
نشسته بودم
باز هم مثل همیشه دو تا قهوه سفارش دادم
یکی برای خودم و دیگری برای ...
هر روز صندلی تو خالی می ماند
داشتم به همان صندلی خالی نگاه میکردم به نبودنت
و به اینکه برای همیشه باید تنها به این کافه بیایم
یادم نیست که تو همیشه قهوه ات را تلخ میخوردی
اما من چی ؟ واقعا یادم نیست ... قهوه ی تلخ دوست داشتم
یا قهوه ی شیرین؟!
گوش کن ...
مرد کافه چی دوباره همان آهنگ مورد علاقه ی ما را گذاشته
چشمهایم را می بندم و با آهنگ زمزمه میکنم
تو هم قهوه ات را میخوری
قهوه ای که سرد شده ...
اما امروز از همان اول دلم روشن بود که تو ناامیدم نمی کنی
امروز با تمام روزهای دیگر فرق داشت
جای تو خالی نبود
یک نفر شبیه تو روبرویم نشسته و با من حرف می زند
مدام از عشق میگوید و من دیگر مثل آن
روزها ... عاشق ... نمی شوم !
کلید را زیر همان گلدان همیشگی گذاشتم؛
خیالت اگر به سراغ ما آمد،
پشت در، نمی ماند...
چه ساده دل شکست با یک نقطه گفت برو. . . .
و چه عاشقانه میشد که نقطه را بالا میگذاشت و میگفت نرو...
می ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﺭﺩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺍ میﮐﻨﺪ،
ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ..
ﭘﯿﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺒﺘﻼ ﻧﺸﺪﻩ بودند ...
می شود رفت و زودتر به مقصد رسید . . .
می شود با شتاب رفت و گلهای کنار جاده را ندید . . .
حیف است اما!
رهگذر کمی آهسته تر !!
اینجا زندگیست !!
تعداد صفحات : 106