دیشب دوباره آمدی به خواب من
دیدار خوب تو
تا کوچه های کودکیم برد پا به پا
شاد و شکفته اما
فارغ ز هست و نیست
یک لحظه دست تو از دست من رها شد و خواب از سرم پرید ...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
گلایه | 0 | 9 | mita |
خال کنار لب تو،،، | 0 | 26 | mahdiyar66 |
کنار لب تو .. | 0 | 18 | mahdiyar66 |
درد و دل | 0 | 21 | hosein4507 |
عاشقانه | 0 | 13 | hosein4507 |
یکی بود.... | 0 | 17 | zahra20 |
خدایا.... | 0 | 28 | zahra20 |
بعضی آدما... | 0 | 32 | zahra20 |
ما ادما | 1 | 70 | er_meysam |
صید آفتاب | 0 | 59 | nnnnnn |
خزان ناگزیر | 0 | 60 | nnnnnn |
این نظر توسط ترانه در تاریخ 1392/05/17 و 13:21 دقیقه ارسال شده است | |||
خوبه دارین پیشرف میکنین..ن شوخی کردم عالیه |
این نظر توسط mitra در تاریخ 1392/05/06 و 15:54 دقیقه ارسال شده است | |||
خدایا کمک کن چترِ گناه را در بارانِ رحمتِ رمضان و غیررمضانت بسته نگه داریم ... آری ؛ چترها را باید بست ، زیر باران باید رفت ... و افسوس ، از ماه باران چند صباحی بیش نمانده است ..
در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست.ولی در نماز پایان است.شاید این بدین معناست که پایان نماز،آغاز دیدار است. این روزها همه اواره ی کوچه های مجازی شدیم با اینکه میدانیم چیزی حل نمیشود مینویسیم برای خودمان تا تنها نباشیم . |