سیـــــــــب

105

           Sajad 
            بازدید : 328
          پنجشنبه 27 تیر 1392
           نظرات (6)
        

طعم سیب میدهد لبهایش

و من گناه کارترین حوای زمینم

بهشت همین جاست

در آغوش تو…

با لب های ممنوعه ات…

ارسال نظر برای این مطلب

	این نظر توسط پوران در تاریخ 1392/04/30 و 14:23 دقیقه ارسال شده است

			سلام وبلاگت خیلی خوبه.بمنم سربزن موفق باشی

	این نظر توسط mahsa در تاریخ 1392/04/29 و 11:42 دقیقه ارسال شده است

			khosham oomd azizaaaaaaaaaaaam albate ag tavajoh koni ina sheer nistan matlaban jeghel bazam sar mizanam bet felan

	این نظر توسط + fatemeh + در تاریخ 1392/04/29 و 10:00 دقیقه ارسال شده است

	این نظر توسط پرستو در تاریخ 1392/04/27 و 17:37 دقیقه ارسال شده است

			salam .mamanoonam ke sar zadi.vebe ghashangi dari

	این نظر توسط مهدی در تاریخ 1392/04/27 و 15:41 دقیقه ارسال شده است

			زُهد و زاهدان زاهد از کوچه رندان بسلامت بگذر تا خرابت نکند صحبت بد نامی چند زاهد ار رندی حافظ نکند فهم مراد دیو بگزیرد از آن قوم که قرآن خوانند بشارت بر بکوی می فروشان که حافظ توبه از زهد ریا کرد شاهدان گر دلبری زینسان کنند زاهدان را رخنه در ایمان کنند حافظ مکن ملامت رندان که در ازل ما را خدا ز زهد ریا بی نیاز کرد برو زاهدا خرده بر ما مگیر که کار خدایی نه کاریست خُرد اگر ببادۀ مشکین دلم کشد شاید که بوی خیر ز زُهد و ریا نمی آید ما و می و زاهدان و تقوی تا یار سر کدام دارد برو ای زاهد خودبین که زچشم من و تو راز این پرده نهانست و نهان خواهد بود بکوی می فروشانم بجامی بر نمی گیرند زهی سجّاده تقوی که یک ساغر نمی ارزد ز خانقاه بمیخانه می رود حافظ مگر زمستی و ریا بهوش آمد زاهد شهر چو مهر ملک و شحنه گزید من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود ز زهد خشک ملولم بیار بادۀ ناب که بوی باده مدامم دماغ تر دارد من که شبها ره تقوی زده ام با دف و چنگ این سر بره آرم چه حکایت باشد زاهد ار راه برندی نبرد معذورست عشق کاریست که موقوف هدایت باشد زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز تا ترا خود زمیان با که عنایت باشد چو عکس باده کند جلوه در رُخ ساقی ز زهد من بسرود و ترانه یاد آرید برقعی بر رُخ چون مه فکن از بهر خدا که دو صد عابد زاهد زخدا باز آمد زاهد ما که ز دور سحری مست شدی شامگاهش نگران باش که سرخوش که سر خوش باشد یارب آن زاهد خودبین که بجز عیب ندید دود آهیش در آیینۀ ادراک انداز زاهد از ما بسلامت بگذر کین می لعل دل و دین می برد از دست بدانسان که مپرس ز کوی میکده دوشش بدوش می بردند امام خواجه که سجّاده می کشید بدوش دلا دلالت خیرت کنم براه نجات مکن بفسق مباهات و زهد هم مفروش صوفی گلی بچین و مرقّع به خار بخش وین زُهد خشک را بمی خوشگوار بخش طامات و زُهد در ره آهنگ و چنگ نه تسبیح و طلیسان بگُل و لاله زار بخش زُهد گران که شاهد و ساقی نمی خرند در حلقۀ چمن به نسیم بهار بخش ز زهد حافظ و طامات او ملول شدم بساز رود و غزل خوان بجان شاه شجاع بیخبرند زاهدان نقش بخوان و لاتقل مست ریاست محتسب باده بخواه لاتخف زاهدی گفت که حافظ ره میخانه مبوی گو مکن سهو که من مشک ختن می بویم زهد رندان نوآموخته راهی به دهیست من که بد نام جهانم چه صلاح اندیشم عبوس زهد به وجه خمار ننشیند مرید خرقۀ دردی کشان خوش خویم به خُلدم دعوت ای زاهد مفرمای که این سیب زنخ زان بوستان به زهد من با تو چه سنجد که به یغمای دلم مست و آشفته به خلوتگاه راز آمده ای تُرک من گر می کند رندی و مستی جان من ترک مستوری و زهدت کرد می باید دلا من حال دل زاهد با کس نخواهم گفت کین قٌّصّه اگر گویم با چنگ و رباب اولی بر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهد از خدا جز می و معشوق تمنّا نکنی بیا که قیمت این کارخانه کم نشود به زهد همچو تویی یا به فسق همچو منی گله از زاهد بد خو نکنم رسم اینست که چو صبحی بدمد در پیش افتد شامی گِرد رندان گرد تا مردانه وار گردن سالوس و تقوی بشکنی پیش زاهد از رندی دم مزن که نتوان گفت با طبیب نا محرم حال درد پنهانی حافظ

	این نظر توسط negiiin در تاریخ 1392/04/27 و 13:56 دقیقه ارسال شده است

			عاشق ترین مرد … آدم بود که بهشت را به لبخند حوا فروخت!! دوباره سیب بچین حوا من خسته ام بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند…

عنوان	پاسخ	بازدید	توسط
گلایه	0	9	mita
خال کنار لب تو،،،	0	26	mahdiyar66
کنار لب تو ..	0	18	mahdiyar66
درد و دل	0	21	hosein4507
عاشقانه	0	13	hosein4507
یکی بود....	0	17	zahra20
خدایا....	0	28	zahra20
بعضی آدما...	0	32	zahra20
ما ادما	1	70	er_meysam
صید آفتاب	0	59	nnnnnn
خزان ناگزیر	0	60	nnnnnn

اس ام اس های عاشقانه جدید

اس ام اس های عاشقانه

عکس های عاشقانه جدید

عکس عاشقانه جدید

شعرهای بسلامتی جدید

شعر بسلامتی جدید

شعرهای دلتنگی جدید

شعردلتنگی جدید

داستان های عاشقانه جدید

داستان عاشقانه

سیـــــــــب